فقط واسه خنده
بابا:منو بيشتر دوست داري يا مامانتو؟ بچه:هر دوتاتونو بابا:اگه من برم شيراز و مامان بره اصفهان تو كجا ميري؟ بچه:اصفهان بابا:خب اين يعني تو مامانتو بيشتر دوست داري ديگه. بچه:نه من اصفهان رو دوست دارم. بابا:خب اگه من برم اصفهان و مامان بره شيراز تو كجا ميري؟ بچه:شيراز بابا:چرا؟!!! بچه:چون قبلا اصفهان رفته بودم!!!
صبح سوار تاكسي بودم.راننده تاكسيه با ماشين پشتي دعواش شد.پياده شد.گفت:من اينجا وايسادم و واي خواهم ساد!!!طبق آخرين اخبار رسيده تمام دبيران ادبيات به صورت دسته جمعي خود كشي كرده اند.
یارو میره مهمانی . وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست ، میگه 4 حالت داره : 1 - نیومدم ؟ 2 - بدون کفش اومدم ؟؟ 3 - اومدمو رفتم ؟ 4- بعداّ میام
جومونگ نیاد حق تیم ملیشو ازمون بگیره بلند صلوات...................
زنگ زدم به بابام میگم: واسم یه شارژ بگیر میگه صدات نمیاد بلند تر بگو داد زدم میگم بابا میگم یه شارژ واسم بگیر . میگه داد نزن اصلا صدات نمیاد......
پسر تو پنج سالگي: مامان دوست دارم.
مامان:منم دوست دارم.
پسر تو پانزده سالگي: مامان دوست دارم.
مامام:پول ندارم.
پسر تو بيست و پنج سالگي:مامان دوست دارم.
مامان:بگو ببينم خونشون كجاست؟ اصلا كي هست؟
سوار تاكسي بودم و راننده هه كه پيرمرد بود و يه عينك دودي هم زده بود داشت با سرعت هشتاد تا ميرفت.منم ديدم در خوب بسته نشده واسه همينم در رو باز و بسته كردم كه يه دفعه راننده هه برگشت و با يه لحن باحالي گفت:كسي پياده شد؟!!! يعني از شدت خنده كم مونده بود دستگيره در رو گاز بگيرم...
واسه اين امتحان آخريه چهار صفحه درس خوندم بيهوش شدم.ميترسم وسط امتحان برم كما...
لره مسجد ميخره كسي براي نماز نميره.تابلو ميزنه: نماز صبح يك ركعت نشسته خوابيده شكسته بدون وضو با سانديس و كيك و بهشت تضميني
ما پارسال عيد نرفتيم آمريكا.امسال هم نرفتيم ايتاليا ! كلا اين جوري هستيم.هرسال تصميم ميگيريم يه جايي نريم...
خواهر بزرگترم داشت با خواهر كوچيكم جر و بحث ميكردن سر طعم ادامس كه يهو اعصاب خواهر بزرگم خرد شد و با عصبانيت رفت داخل مغازه و به مغازه داره گفت: آقا آدامس موزي با طعم توت فرنگي ميخوام و بعدش هنگ كردن مخ مغازه داره
تو كره جنوبي سرعت اينترنت ايران را در برنامه شوك نشون ميدن
چه بوي كبابي مياد...
نه همون بالا بود اينجا نمياد!